آخرین مطالب وبلاگ
غسل تن فاطمه با چشم تر
غسل تن فاطمه با چشم تر
آمد و شد باز شد آغاز وای
ندبه گری باز شد ابراز وای
تا سخن از نعش زمین مانده شد
فتنه گر از هر طرفی خوانده شد
اهل مدینه به خود آمد عجب!
تازه شده داغ محمد (ص) عجب!
نقشه علیه جسد فاطمه
زیر لب اما همه در زمزمه
حیله گران نقشه به سر پرورند
در صدد توطئه دیگرند
بیت علی بود پر از ازدحام
بر لبشان تسلیت است و سلام
بغض علی وا شد و با اجتماع
گفت زمان نیست برای وداع
هر که به یاری علی مدعی است
این بدن آماده تشییع نیست
غربت مولا شد از اینجا عیان
شب شد و رفتند تمسخر کنان
تا که حرامی متفرق شدند
اهل حرم تازه به هق هق شدند
بغض حسن بغض گلوگیر بود
اشک حسین آیه تطهیر بود
بود در آن واهمه راستین
گریه زینب به سر آستین
کرد نوازش پدر از گریه چند
ناله مبادا بکند کَس بلند
نیمه شب خانه غربت رسید
لحظه اجرای وصیت رسید
غسل تن فاطمه با چشم تر
روضه خونابه بماند دگر
سینه و پهلو شکسته عجیب
بود غم افزای امام غریب
گوشه مهتاب که تابیده شد
یاس کبود عاقبتش دیده شد
شعله احساس چه بالا گرفت
گریه امان از دل مولا گرفت
مرد خدا تا به خدا دل سپرد
دست به بازوی ورم کرده خورد
اشک علی طاقتش از دست داد
از نفسش شدت هق هق فتاد
چون تن موعود حرم شسته شد
نعش نحیفش به کفن بسته شد
گشت به پا تاب و تب نشأتین
وقت وداع حسن است و حسین
وای اگر بند کفن وا شود
مُلک و مَلک در غم زهرا شوند
ولوله شد بند کفن باز شد
تازه غم فاطمه آغاز شد
دست خدا از کفن آمد برون
فاطمه آغوش گشود از درون
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: حضرت فاطمه الزهرا س ، ،
برچسبها: